یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد
نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد
خطی ننویسم که ازار دهد کسی را
یادم باشد که روز و روزگار خوش است
وتنها دل ما دل نیست
یادم باشد جواب کینه را با کمتر از مهر
و جواب دورنگی را با کمتر از صداقت ندهم
یادم باشد در برابر فریادها سکوت کنم
و برای سیاهی ها نور بپاشم
یادم باشد از چشمه درس خروش بگیرم
و از اسمان درس پاک زیستن
یادم باشد سنگ خیلی تنهاست
باید با سنگ هم لطیف رفتار کنم
مبادا دل سنگش بشکند
یادم باشد زندگی را دوست دارم
یادم باشد هر گاه ارزش زندگی از یادم رفت
در چشمان حیوان بی زبانی که به سوی قربانگاه میرود
زل بزنم تا به مفهوم بودن پی ببرم
نویسنده: نیلوفر(چهارشنبه 86/2/5 ساعت 8:10 عصر)