سفارش تبلیغ
صبا ویژن
من و رویاهام
  •   شکرت خدا
  • وقتی بهش گفتم ارزومه برم کربلا گفت نوکرتم هم کربلا میبرمت هم خونه خدا قند تو دلم اب می شد انقدر خوشحال می شدم که ........ ولی همش حرف بود به هیچ کدوم از قولاش  عمل نکرد یعنی اون خودش خوب بود ولی نزاشتن راستی خدا چرا بعضیا اینقدر خود خواه هستن و به خودشون اجازه میدن زندگی دو جونو به هم بریزن خدا جون من مطمعنم که اونم ناراحته و به خاطر اینکه به خانوادش بی احترامی نکنه ول کردو رفت ولی کاش موقع رفتن لااقل میگفت یعنی 4 سال ارزش یه خدا حافظی رم نداشتباشه منم راضیم به رضای خدا حتما مصلحت این بوده خدا جونم می خواستم چی بگم به کجاها رفتم درسته اون به قولش عمل نکرد ولی دارم میرم کربلاااااااااااااااااااااا از خوشحالی دارم میمیرم دل تو دلم نیست باورم نمیشه  ممنونم ازت



  • نویسنده: نیلوفر(چهارشنبه 85/10/6 ساعت 2:1 صبح)

  • نظرات دیگران ( )


  •   لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • Interview with god
    نیاز
    پیام آور
    رازو نیاز
    [عناوین آرشیوشده]
  •    RSS 

  •   خانه

  •   شناسنامه

  •   پست الکترونیک

  •  پارسی بلاگ



  • کل بازدید : 80338
    بازدید امروز : 11
    بازدید دیروز : 5
  •   مطالب بایگانی شده

  • حرفای دل
    زمستان 1386
    بهار 1386
    زمستان 1385
    پاییز 1385

  •   درباره من

  • من و رویاهام
    نیلوفر

  •   لوگوی وبلاگ من

  • من و رویاهام

  •   اشتراک در خبرنامه
  •  

  •  لوگوی دوستان من





  •   اوقات شرعی
  • اوقات شرعی